[۰:۵۸،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۵] فرزاد: گاهي آنقدر دلم هوايت را ميکند

شک ميکنم به اينکه ، اين دل مال من است يا تو . . .

[۰:۵۸،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۵] فرزاد: خنده دار است ، نه ؟ !

که تو هي مرا دور بزني

و من دلم را خوش کنم

که در محاصره ي تو هستم. . .

[۰:۵۹،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۵] فرزاد: 

وقتي دستان تو

در دستان من باشد

دست را مي بــــازم

حتي اگر تـمـام حـکـم هـاي دل

در دسـت من باشد . . .

[۰:۵۹،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۵] فرزاد: دلم ميخواهد عاشق باشد

عقلم ميخواهد عاقل باشد

اين ميگويد زود باش

آن ميگويد دور باش

احساسم اين روزها دوشيفت کار ميکند

و حقوقش را از من ميگيرد . . .

[۶:۵۹،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۹] فرزاد: دنيا شامل بعضي ها نميشه بعضي ها خودشون يه دنيان! مثل تووو

[۷:۰۰،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۹] فرزاد: نفس ، شايد دليلي باشد براي زندگي

اما بي شک “تو” بهانه ي آني . . .

[۷:۰۱،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۹] فرزاد: تنها گنجي که جستجو کردن آن به زحمتش مي ارزد

دوست واقعيست و تو بهترين گنجي . . .

[۷:۰۲،‏ ۲۰۱۵/۶/۲۹] فرزاد: دنيــــا فهمـيد خيلي حــقير است وقتي گفتم :

يک تارمــوي “تـو ” را به او نميدهم …!